فهرست مطالب
فیلم "Into the Woods" (Into the Woods/2014) اقتباسی از یک موزیکال برادوی است که چندین شخصیت افسانه ای مانند سیندرلا، کلاه قرمزی، راپونزل و جک و لوبیا را گرد هم می آورد. همه این داستان ها حول یک نانوا، همسرش و جادوگر شرور در هم می آمیزند.
تحلیل فیلم را با توضیح مختصری از این شخصیت های کلاسیک شروع می کنم.
شخصیت های کلاسیک انسانی شده و دارای نقص هستند. و تضادهای درونی
سیندرلا قبلاً در این مقاله با عمق بیشتری تحلیل شده است. داستان او درسی از بلوغ و فروتنی به ارمغان می آورد و نشان می دهد که چگونه در میان بدرفتاری ها توانسته شخصیت خود را تقویت کند و در نتیجه تبدیل به یک شاهزاده خانم شود.
کلاه قرمزی یک دختر ساده لوح است. او در خانواده ای متشکل از زنان (مادر و مادربزرگ) بزرگ شده است و بنابراین تصویری از مرد به عنوان بلعنده و شرور (گرگ) دارد - تصویری که از نسلی به نسل دیگر، از زن به زن منتقل می شود. . در فیلم اما کلاه قرمزی چندان ساده لوح نیست. او بسیار نافرمان و خراب می شود و به شکلی سه بعدی تر، با ویژگی ها و عیوب به تصویر کشیده می شود.
راپونزل، دختری که توسط جادوگری که فقط می خواست دخترش را داشته باشد در یک برج بدون در به دام افتاده است. همه برای خودش، مشکل ناراحت کننده مادری را به تصویر می کشد که دخترش را به بهانه محافظت از او در برابر دنیا می بندد. آرزوها، رویاهاو زندگی زندگی نشده مادر در آن موجود جدید سپرده می شود. این داستان نشان می دهد که یک مادر بیش از حد محافظت کننده و بسیار مهربان می تواند دخترش را به رنج های زیادی از جمله بارداری زودهنگام برساند (واقعیتی که در داستان اصلی وجود دارد و در فیلم حذف شده است).
João e o Pé de Feijão یک داستان کوتاه با هدف پسران است که بلوغ را نشان می دهد. ژوائو پسر بی پدری است که وابسته به مادری انتقادی است که به آسمان می رود و گنجینه های غول را می دزدد. او با تنبلی خود از طریق یک غول بزرگ روبرو می شود و موفق می شود بدون آسیب به واقعیت بازگردد و بتواند امرار معاش خود را به دست آورد.
قهرمان یا ضدقهرمان؟
خب، اما هیچ کدام از آن شخصیت ها قهرمان واقعی حماسه است. اینها همه داستان های فرعی هستند که حول محور نانوا، که قهرمان واقعی فیلم است، می چرخد. برخلاف دیگر شخصیتها، بیکر نامی ندارد (همچنین همسرش و جادوگر). این به این معنی است که یک شخصیت غیرشخصی است که در ناخودآگاه جمعی یافت می شود. که خیلی خوب نیست، چون اسم نداریم، شخصاً به آن وصل نمیشویم، یعنی درسها و آموختههایی که میآورد هنوز به طور کامل توسط وجدان جمعی جذب نشده است.
من آنجا را میبینم. سپس نقدی از نویسنده اثر به جامعه ما. همه از قهرمان فیلم انتظار دارند که مرد باشد، هیولاها و شرورها را شکست دهد و یک نانوا ساده نباشد. انسان ها انگیزه ای برای جستجوی خود دارندگنجینه های درونی.
انسان ها انگیزه ای برای جستجوی گنجینه های درونی خود دارند.
اما برای رسیدن به این پری، نباید طرف دیگر خود - سایه را انکار کنیم و فراموش کنیم. چهره کمتر زیبای ما و بیماری های ما که در فیلم با جنگل تاریک نشان داده می شود.
اعتماد به نفس بیش از حد نقاط ضعف را می پوشاند و ما را ناآماده می گذارد
خب، نانوا و همسرش دچار مشکل می شوند. همه اشیا و همه شخصیت های دیگر با پایان خوش خود روبرو می شوند. اما انگار چیزی جا مانده است. بدون اینکه شخصیت ها بدانند، یک لوبیا روی زمین می افتد و رشد می کند و همسر غولی را که جک کشته است به دنیا می آورد. این بسیار جالب است، زیرا در زندگی ما، زمانی که درگیری را حل می کنیم و به نظر می رسد همه چیز یک پایان خوش ابدی دارد، چالش جدیدی در ناخودآگاه ما ایجاد می شود. زندگی چرخهای است – اگر تعارضها و چالشهایی برای حل کردن نداشته باشیم، رشد نمیکنیم یا منطقه آسایش خود را ترک نمیکنیم.
وقتی یک موقعیت متعارض را ترک میکنیم، تمایل داریم که خود را بیش از حد ارزش گذاری کنیم، که مهم است، زمانی که اعتماد به نفس ما را به حرکت وا می دارد. اما ماندن در آن حالت خطرناک است.
همچنین ببینید: چگونه آگاهانه برای افزایش لذت خودارضایی کنیموقتی از یک موقعیت متناقض خارج می شویم، تمایل داریم که خود را بیش از حد ارزیابی کنیم، که مهم است، زیرا این اعتماد به نفس ما را به حرکت وا می دارد. اما ماندن در آن حالت خطرناک است.
این غول بزرگ با این غول مواجه می شودکه به دنبال انتقام است - این انتقام از غول بشری است! شخصیت ها آنقدر خودباور و منفور بودند که شکنندگی خود را فراموش کردند.
شناخت عیوب برای رسیدن به یکپارچگی
در قسمت دوم فیلم، ماگالومانی سرکوب شده با قدرت کامل ظاهر می شود. و شخصیت ها جنبه تاریک خود را نشان می دهند. همانطور که آنها شاهد نقص های خود هستند و طرح داستان به پایان خود نزدیک می شود، ما می توانیم درس بزرگ فیلم را ببینیم: هیچ راهی برای یافتن یک پایان خوش و کامل تر و انسانی تر شدن وجود ندارد، اگر صادقانه به خود و به جنبه های خود نگاه نکنیم. سایه ها، کوچکی، حرص و غرور ما. تا زمانی که این کار را انجام ندهیم، از آنچه کاشته ایم آگاه نخواهیم شد و همیشه توسط هیولاهای انتقام جو غافلگیر خواهیم شد.
برای ادامه تأمل در مورد موضوع
آموزش از اشتباهات خود را
زیادات و عیوب خود را بپذیرید
همچنین ببینید: چای برای اضطراب: انواع و نحوه مصرفآیا همیشه تقصیر دیگران است؟
سیندرلا درس بلوغ و فروتنی است