فهرست مطالب
یک کارشناس ارشد تصمیم گرفت از طریق ایمیل به یک درخواست کمی توهین آمیز از یک مشتری مهم پاسخ دهد، و او را رد کرد که شرکتش آن درخواست را برآورده کند و دلیل آن را توضیح دهد. مشتری همان روز ایمیل را با یک کپی به رئیس مستقیم خود برگرداند و اظهار داشت که اگر شرکت نتواند به او در مورد چیزی که واقعاً میخواهد کمک کند، پس او قرارداد ملی را که آنها توافق کرده بودند لغو خواهد کرد. این پیام به رئیس جمهور ختم شد که پس از انتخاب مشتری برای بستن قرارداد با تامین کننده دیگری، "سر حرفه ای را برید".
در موقعیت دوم، یک حرفه ای جوان شاهد یکی از همکارانش بود. موقعیتی که او پشت سر یک مشتری مسن مسخره می کرد و می خندید. او تصمیم گرفت از این خانم "انتقام بگیرد" و از او در مقابل تیم انتقاد کرد. او فقط فکر نمی کرد که این همکار برادرزاده یکی از شرکای شرکت است. روز بعد، یک "پرنده کوچک" با مهربانی تمام بحث را به مدیر منطقه گزارش کرده بود و او از حرفه ای جوان - که تازه استخدام شده بود - دعوت کرد تا از کار کناره گیری کند.
در موقعیت سوم، یک پزشک پس از سالها خدمت در بخش ICU، موقعیتی را در یک شرکت خصوصی پذیرفت. کابوس او در آغاز انتقال این بود که بداند چگونه به ایمیل ها پاسخ دهد و از چه کسی کپی کند. از آنجایی که من هنوز از این "کد" شرکتی به خوبی آگاه نبودم، گاهی اوقات چندین نفر را در موضوعاتی کپی می کردم که نمی دانستم.مربوط بودند یا از کسی کپی نکردند، درگیری هایی ایجاد کردند که او را برای یک گفتگوی ناخوشایند "همسویی" به دفتر رئیسش کشاند، که از آن روی پوسته تخم مرغ راه می رفت.
همچنین ببینید: ای اف تی چیست؟از دام ها دوری کنید
E - نامه با لحن فرستنده همراه نیست و می دانیم که با برخی از موضوعات ظریف باید با دقت و قاطعیت برخورد شود و جایی برای حدس و گمان باقی نماند. این برای پیامهای کوتاه، مستقیم و آموزنده عالی است، اما هرگز نباید در موقعیتهای درگیری استفاده شود، مگر اینکه یکی از طرفین از دیدن شخص دیگر خودداری کند. با این وجود، تلاش برای ایجاد یک ملاقات حضوری باید انجام شود، زیرا آنها هنوز یک محیط مجازی اختراع نکرده اند که احساس حضور چهره به چهره، چشم در چشم، با قلبی باز برای یک گفتگوی خوب را بازتولید کند. .
بین برای کسانی که پست های رهبری دارند، یک اشتباه رایج این است که از همکاران می خواهند در یک ایده یا پروژه جدید مشارکت کنند و هنگامی که نظرات خود را ارائه می دهند، به سادگی آن را نادیده می گیرند و ادعا می کنند که "این کار نخواهد کرد. کار» یا «ما در گذشته این را امتحان کردهایم» یا هنوز «ایده Y را بهتر دوست دارم» (که اتفاقاً کسانی بودند که به آن رسیدند). وقتی از تیم کمک میخواهیم، باید سخاوتمندانه به صحبتهای همه گوش دهیم، بدون اینکه مزاحمتی برای آنها ایجاد کنیم، تا خطری برای جلوگیری از همکاریهای آینده آنها نداشته باشیم. می خواهم؟فکر کن برای اینکه صمیمانه باشی و در آرامش بخوابی؟ تا به امروز، وقتی مشتریانی را دریافت میکنم که به دلیل «صادق بودن»، بدون در نظر گرفتن دیدگاه کسانی که گوش میدادند و عواقب فاجعهبار چنین ساده لوحی را پیشبینی نمیکنند، بیپروا انتقاد میکنند، شگفتزده میشوم. نتیجه: آنها طوری با همکاران رفتار می کنند که گویی از درک واقعیت به تنهایی ناتوان هستند و حقیقت را تنها می دانند. سپس از عواقب آن شکایت می کنند و از پرداخت بهای آن عمل خودداری می کنند. اخلاص حدی دارد! مشتری به من گفت که دو مرتبه ترفیع خود را از دست داده است زیرا دوست دارد فکر کند تنها کسی در بخش خود است که "راستش را گفته". در مورد چه چیزی در محل کار صحبت کنیم یا نگوییم، چگونه در مورد آن صحبت کنیم، و از چه طریقی. ارتباطات تجاری یک هنر است و مانند همه مهارت های دیگر نیاز به توسعه دارد.
همچنین ببینید: سلام آفتاب را تمرین کنیدیک قانون اساسی در ارتباطات تجاری این است: "تمجید در جمع، انتقاد در خصوصی" (حتی سازنده). همسالان به دلایل متعددی نباید در معرض افشاگری قرار گیرند که اولین آن عدم رعایت اخلاق حرفه ای است. دلیل دوم این است که به دلیل عدم توانایی همه ما برای شناخت همه عواملی که باعث شده آن فرد به این شکل عمل کند، در مدت کوتاهی دچار بی عدالتی شود. زندگی به عنوان بزرگسال مستلزم انتخاب آگاهانه است. و نیاز بهتوانایی دانستن زمان مناسب برای صحبت کردن و زمان مناسب برای سکوت. گاهی سکوت بیشتر حرف می زند!